تدوین: مهندس محمد صفاری
المومن هم الدین عرفو ما امامه .
مومنان کسانی هستند که آینده خود را میشناسند.
امام علی علیه السلام .
در قسمت قبل بیان کردیم: اقتباس سطحی و کورکورانهی آینده پژوهی، چه در حوزه ملی یا سازمانی و چه در حوزه فردی میتواند گمراه کننده و فوقالعاده خطرناک و خطرساز باشد.
ادامه:
ژاپنیها ید طولایی در اقتباس فناوریهای سخت از بیگانگان داشتند تا آنجا که موقعیتهای صنعتی خود را مرهون اقتباس هوشمندانه این فناوریها میدانند. اما همین ملت اقتباسگر وقتی پای آیندهپژوهی و مهندسی آینده به میان میآید با زیرکی خاصی در مییابند که تقلید در این عرصه میتواند آیندهی ژاپن را به خطر اندازد. وقتی ملتی که دانش کشف و مهندسی آینده را از دیگران تقلید میکند به طریق اولی آینده خود را نیز کپی آینده دیگران میسازد و خطر دقیقاً اینجاست! با درک همین خطر بود که ژاپنیها از دهه ۱۹۶۰ به این سو شبکه عظیمی از کانونهای تفکر اندیشکدهها را به رهبری بزرگترین اندیشگاه کشور به راه انداختند تا آینده متمایز ژاپن را بر مبنای ارزشهای بومی مهندسی کنند.
برای شروع آیندهپژوهی و موفق شدن در دنیای کنونی، ابتدا باید یک نوع هوشمندی و دانشی داشته باشیم تا بتوانیم هرگونه تغییری را در این زمانه و یا هرگونه تغییری که ممکن است در سال های آتی، ۵ سال،۱۰ سال یا ۲۰ سال آینده رخ دهد را حدس بزنیم، شناسایی کنیم و سپس آن را تحلیل و کالبدشکافی کنیم.
در دل هر تغییر یک سری فرصتها و یک سری تهدیدهاست.
فرصت یعنی: موقعیتی که در آن برای ما سودی هست.
تهدید یعنی: موقعیتی که در آن خطر یا زیان یا ریسکی برای ما است.
ما هرچه تغییرات را زودتر حس کنیم و آشکار کنیم موفقتریم. اگر غفلت کنیم و توجه نکنیم فرصتها را از دست دادهایم و دچار تهدید شدهایم، باید بتوانیم فرصتها و تهدیدها را در نطفه شناسایی کنیم. ما نیاز داریم به ابزاری که به ما قدرت پیشبینی آینده را بدهد.
موجها (عصرها)ی صنعتی:
یکی از این ابزارها موجها یا عصرهای آینده جامعه بشری است موج مربوط به یک منطقه یا کشور خاص نیست و کلیات جامعه بشری را فرا میگیرد مثل موج دانشبنیان شدن دنیا (عصر دانایی) که پس از اختراع ترانزیستور تغییرات شگرفی در دنیا به وجود آمد.
روندها:
ابزار دوم روندها هستند. روندها تغییراتی هستند که طبق یک مدل یا نظم خاصی هستند و یک منطق خاصی دارند. مثل روند گرم شدن کره زمین و یا ذوب شدن یخهای قطب شمال یا افزایش جمعیت کره زمین. که پس از شناسایی روندهای خاص می توان از تحلیل آن برای شناسایی آینده تکرار پذیر کمک گرفت.
در ادامه پس از شناسایی موجها و روندها و تحلیل آنها، تهدیدها و فرصتهای هر کدام استخراج میگردد.
روندها اگر بسیار موفق باشند ما را تا مرز حال میبرند از اینجا به بعد نمیدانیم چه باید بکنیم آیا روندها همچنان جوابگو هستند. عموماً آیندهپژوهان باورشان به این است که آینده در تعامل چهار مقوله ایجاد شده است، روندها، رویدادها، تصویرها و اقدامات.
رویدادها:
ما نباید فقط بر پایه روندها برنامهریزی کنیم. در عصر تغییرات، عوامل شگفتی سازها و رویدادها زیاد است خصوصاً رویدادهای علمی و فناورانه و هر لحظه دستخوش یک شوک و شگفتی میشویم و این تصویر آشوبناک از جهان آینده است. که شناسایی رویدادها در شناخت آینده بسیار لازم و اجتناب ناپذیر است.
تصویرها و اقدامات: ترویج تصویر مطلوب از آینده
وقتی در ذهن تصویرسازی مطلوب و آیندهنگرانهای برای خود داشته باشیم قاعدتا آینده روشنی هم برای خود در حال ساخت خواهیم داشت.
آینده پژوهی بیش از هر چیز دیگر، نوع دیگر دیدن است یعنی نگاهمان و فکرمان را عوض کنیم تا بتوانیم شکل دیگر جهان را ببینیم. باید تصویر مطلوب از آیندهمان را داشته باشیم و به آن عمل کنیم تا بتوانیم آینده را آنطور که میخواهیم بسازیم .(در قسمت های بعد بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد.)
این ها همه یعنی تغییر، تغییر سبک گذشته و اقدام جدید و جدی برای آینده، تغییر اکنون به بلایی دائمی تبدیل شده و ثبات تقریباً یک موهبت نادر شده است. موجهای تغییر یکی پس از دیگری فرا میرسند و از آنجا که حامل عنصر تازگی هستند از یک سو ما را وادار به فهمیدن میکنند و از سوی دیگر شالوده عادتهای ما را جنون آسا در هم میکوبند. در چنین شرایطی اغلب ناگزیر به عادت شکنی میشویم تا هر طور که هست بتوانیم با تغییرهایی که ناخواسته بر ما تحمیل میشوند کنار بیاییم.
این رویکرد، رویکرد اکتشافی آینده پژوهی است. آیندهپژوهی به دنبال بررسی پیامد رفتار ما و دیگر بازیگران کلیدی در شکلگیری آیندههای بدیل است. در قالب عبارت اگر چنین شود پس چنان خواهد شد IF-THEN.
آیندهپژوهی که رویکرد اکتشافی دارد سعی میکند گزارههایی را در مورد آیندههای محتمل پیش بینی کند. میگوید آینده میتواند این باشد و یا میتواند آن باشد. آیندههای محتمل را در قالب سناریوهایی تدوین میکنند و هر کدام از اینها یک نشانگرهایی دارند. این نشانگرها به ما میگویند ما به سمت کدام سناریو حرکت میکنیم.
اما نوع دیگر آیندهپژوهی آیندهپژوهی هنجاری است که به ما میگوید به کجاها باید برویم. راهبردهای معطوف به آیندهسازی به ما میگویند که از چه مسیرهایی میتوانیم با سهولت بیشتری به آیندههای مطلوب خود برسیم.
آیندهپژوهی در حقیقت دانش و معرفت شکل بخشیدن به آینده به گونهای آگاهانه، فعالانه و پیشدستانه است همان دانش و معرفت سترگی که میتواند بذر رویاها، آرزوها و آرمانهای نجیب و اصیل یک فرد، یک سازمان و یک ملت را بارور کند.
آیندهپژوهی علم آفرینش چشم انداز است.
ادامه دارد...
برگرفته از:
- آثار استاد عقیل ملکی فر شامل کتب سخنرانیها و پادکستها