برگردان توسط حجت الله شجاع
با خوانِش این نوشتار میتوانید ابزارها و فنون پیشبینی آینده را فهم کنید و برخی از مفیدترین روشها در آیندهپژوهی و آیندهگرایی را بیاموزید.
پیش از آغاز بهتر است بدانیم که آیندهپژوهی با پیشبینی آینده سروکار ندارد؛ آیندهپژوهی درباره بررسی احتمالات است. یک روش فکری که کمک میکند آیندههای مختلف را تصور کنیم و برای پذیرایی از آنها آماده شویم. این حوزه فکری در طول زمان تکامل یافته است، از تلاش ساده برای پیشبینی روندها تا درک شبکه گسترده احتمالات آینده.
آیندهپژوهی بر این باور است که آینده یک نقطه دور و ثابت نیست. در عوض، یک چشمانداز دائماً در حال تغییر و پر از عدم قطعیتها و فرصتها (یا مخاطرات) است. خواه پیشرفت سریع فناوری، تحولات در سپهر سیاسی جهان، یا هنجارهای اجتماعی در حال تحول، تغییرات جمعیتی، ایدههای هنجارشکن، نوآوریهای جدید- آینده معمایی است که همیشه در حال بازآفرینی خود است، گاهی اوقات سریع است و برخی اوقات هم به درازا میکشد.
آیندهپژوهی امروزه بیش از هر زمان دیگر اهمیت و جایگاه خود را پیدا کرده است. در دنیایی که تغییر تنها عامل ثابت است، درک و پیشبینی روندهای آینده بسیار مهم است. از کسبوکارهایی که تلاش میکنند جلوتر از بازار باقی بمانند، دولتهایی که برای رفاه شهروندان خود برنامهریزی میکنند، تا افرادی که برای مشاغل خود آماده میشوند، آیندهپژوهی ابزارها و دیدگاههایی را ارائه میدهد که به ما کمک میکند در آبهای ناشناخته آینده حرکت کنیم.
سیاهه مطالب
درک مفاهیم اساسی آیندهپژوهی
ابزارها و فنون آیندهپژوهی
ابزارهای اکتشافی
ابزارهای هنجاری
ابزارهای کمی
ابزارهای کیفی
ابزارهای یکپارچه
از سوگیریها آگاه باشید- اخلاق و آیندهپژوهی
روندهای آینده در آیندهگرایی و آیندهپژوهی
نتیجهگیری
درک مفاهیم اساسی آینده پژوهی
برای غوطهور شدن در آیندهپژوهی، در آغاز باید چند ایده کلیدی را دریابیم که درک آنها مهم است:
- هنرِ «امکان»: آیندهپژوهی در پی تعیین دقیق آیندهای خاص نیست، بلکه کاوش در طیف گسترده آیندههای ممکن است. مثلِ نگاه کردن به پیشبینی آب و هوا است. ما یک پیشبینی قطعی دریافت نمیکنیم، بلکه طیف وسیعی از احتمالات را بر اساس مدلهای مختلف دریافت میکنیم. و هرچه بیشتر به آینده نگاه کنیم، دشوارتر میشود.
- فراتر از پیشبینیها: در حالی که پیشبینی بخشی از آیندهگرایی است، ولی این حوزه فراتر از آن است. فقط این نیست که بگوییم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ درک این موضوع است که چگونه انتخابهای مختلف میتواند به آیندههای مختلف منجر شود. درباره آمادگی برای «چه میشد» و درک هر متغیر و تأثیرات آن است.
- پذیرش عدم قطعیت و پیچیدگی: آینده پیچیده است و عوامل زیادی میتواند مسیر آن را تغییر دهد. پیچیدگی به این دلیل است که آیندهپژوهی اغلب شامل سناریوهایی است که عوامل مختلف پیشرفتهای فناورانه تا تغییرات اجتماعی را در نظر میگیرد.
برای بسیاری از افرادی که نخستین بار وارد این دنیا میشوند و درک این مفاهیم، مانند گرفتن یک عینک جدید است. ناگهان آینده را به گونهای دیگر میبینید و به گونهای دیگر میاندیشید. آینده به فضایی برای اکتشاف تبدیل میشود، قلمرویی از مسیرهای متعدد، نه یک مسیر واحد که به یک سرنوشت میانجامد. این تغییر طرز فکر نخستین گام در مسیریابی در دنیای جذاب آیندهپژوهی و آیندهگرایی است. نوشتار پیشرو درباره اصول آیندهپژوهی نیست، بلکه بیشتر درباره ابزارها و فنونی است که آیندهپژوهان معمولاً برای اتخاذ یک رویکرد نظاممند جهت استخراج این احتمالات از آن استفاده میکنند.
ابزارها و فنون آیندهپژوهی
در جعبهابزار آیندهپژوهی، ابزارهای مختلفی وجود دارد که کمک میکند سناریوهای آینده را بررسی نماییم. این ابزارها را به عنوان لنزهای مختلف در نظر بگیرید که هر کدام چشماندازی منحصر به فرد از آینده ارائه میدهند. برای درک بهتر نحوه استفاده از آنها، آنها را دستهبندی میکنیم:
- ابزارهای اکتشافی در مقابل ابزارهای هنجاری: ابزارهای اکتشافی کمک میکنند تا بفهمیم چه اتفاقی میافتد، بدون قضاوت به روندها و احتمالات نگاه کنیم. از سوی دیگر، ابزارهای هنجاری، ما را به سمت آنچه که باید اتفاق بیفتد، هدایت میکنند، که اغلب با اهداف یا نتایج مطلوب همسو هستند.
- ابزارهای کمی در مقابل کیفی: ابزارهای کمی مانند پیشبینیهای آماری با اعداد و دادهها سروکار دارند. ابزارهای کیفی بیشتر درباره درک روایتها، دیدگاهها و ایدهها هستند- جنبه انسانی آینده.
- ابزارهای یکپارچه[ii]: آیندهپژوهان برای دستیابی به یک نگاه نظاممند و کلنگر تلاش میکنند تا بررسی خود را در چند رشته خاص متمرکز نمایند. STEEP [iii] یکی از ابزارهای کاملاً رایج آیندهپژوهان است که در عین جامعیت تلاش میکند پیشبینی بهتری را امکانپذیر کند.
ابزارهای اکتشافی
این ابزارها کمک میکنند تا آیندههای محتمل پیشِرو را تصور کنیم. آنها به گسترش درک ما از آنچه ممکن است اتفاق بیفتد کمک میکنند، بدون اینکه لزوماً بگوییم چه اتفاقی باید بیفتد.
- تحلیل روند: مانند کارآگاهی است که به دنبال سرنخهای آینده است. با نگاهی به روندهای کنونی- چه در فناوری، سیاست یا حتی رفتار اجتماعی- میتوانیم حدسهای دقیقی درباره اینکه جهان به کجا میرود انجام دهیم- ولی به یاد داشته باشید که «این یک حدس است» و گذشته همیشه یک پیشگوی بد برای آینده بوده است. با این حال، از تحلیل روند میتوانیم برای حدسهای آگاهانه در مورد روندهای جهانی استفاده کنیم، به عنوان مثال، مشاهده افزایش کار از راه دور میتواند ما را به فکر آیندههایی سوق دهد که ساختمانهای اداری کمتر رایج میشوند.
- پویش محیطی: با پویش محیط، شبکه گستردهای را برای مشاهده علائم اولیه تغییر ایجاد میکنیم. پویش محیطی به معنای زیرنظر گرفتن طیف وسیع بسترها از پیشرفتهای علمی گرفته تا تحولات در ارزشهای فرهنگی است. به عنوان مثال، ردیابی پیشرفتها در انرژیهای تجدیدپذیر میتواند به ما در پیشبینی تغییرات در سیاستهای انرژی جهانی کمک کند.
- برنامهریزی برپایه سناریو: اینجا جایی است که اجازه داریم تصورات خود را در حد منطقی دنبال کنیم. سناریوهای مختلف آینده باورپذیر را بر اساس مجموعهای از متغیرها ایجاد میکنیم. فکر کنید در حال نگارش چند داستان درباره آینده هستند که در آن هر داستان با پرسشهای مختلف «چه میشد اگر» پیش میرود. یک مثال میتواند تصور سناریوهای مختلف تأثیرات تغییرات آب و هوایی باشد، از خفیف تا شدید، و اینکه چگونه جوامع ممکن است با هر کدام سازگار شوند.
با به کارگیری این ابزارهای اکتشافی، آینده را نه بهعنوان یک نتیجه واحد و گریزناپذیر، بلکه بهعنوان طیفی از احتمالات که هر کدام توسط پیشرانها و انتخابهای متفاوت شکل میگیرند، در نظر میگیریم. این درک برای هرکسی که به دنبال گذر از عدم قطعیتهای آینده است، بسیار مهم میباشد.
ابزارهای هنجاری
در حالی که ابزارهای اکتشافی کمک میکنند تا آنچه را که ممکن است اتفاق بیفتد ترسیم کنیم، ابزارهای هنجاری ما را یک قدم جلوتر میبرند. آنها بر آنچه «باید اتفاق بیفتد» تمرکز میکنند و ما را به سمت آیندههای دلخواه یا نتایج دلخواه راهنمایی میکنند. این ابزارها درباره تعیین اهداف و کشف چگونگی دستیابی به آنها هستند.
- روش دلفی: تصور کنید گروهی از متخصصان را در یک اتاق جمع کردهاید، ولی به جای بحث و گفتگو، از طریق نظرسنجی یا پرسشنامههایی که به آنها یک هدف قطعی میدهد، وارد یک مکالمه ساختارمند میشوند. هدف، دستیابی به یک اِجماع پیرامون تحولات آینده در یک حوزه خاص است. به عنوان مثال، متخصصان هوش مصنوعی ممکن است از روش دلفی برای پیشبینی آینده اخلاق و مقررات هوش مصنوعی استفاده کنند. آنها دیدگاههای خود را به اشتراک میگذارند، بازخورد دریافت میکنند و سپس نظرات خود را در دورهای بعد اصلاح میکنند.
- پسنگری[iv]: مانند برنامهریزی سفر به گذشته است. در آغاز، آیندهای مطلوب را تعریف میکنید و سپس به گذشته بر میگردید تا مراحل لازم برای رسیدن به آن را شناسایی کنید. به عنوان مثال، اگر شهری بخواهد تا سال 2050 از نظر کربن خنثی شود، پسنگری به آنها کمک میکند تا بفهمند که اکنون چه سیاستها و اقداماتی را برای رسیدن به آن هدف باید اجرا کنند.
- چشماندازسازی: شامل ایجاد دورنمایی دقیق و قانعکننده از آینده مطلوب است. مانند ترسیمِ تصویری از آینده که میخواهیم در آن زندگی کنیم. این میتواند به ویژه در برنامهریزی شهری موثر باشد، جایی که شهروندان ممکن است دور هم جمع شوند تا آیندهای را برای محله یا شهر خود تصور کنند و همه چیز را از توسعه فضاهای سبز تا اشکال جدید حمل و نقل عمومی تصور کنند..
ابزارهای کمی
ابزارهای کمی در آیندهپژوهی درباره اعداد و دادهها هستند و برای برخی افراد معمولاً نخستین نقطه شروع هستند. آنها رویکرد قابل اندازهگیری بیشتری برای درک آینده ارائه میدهند، ولی میتوانند دوستان بسیار نابابی نیز باشند؛ زیرا این مدلها مبتنی بر دادههای گذشته هستند. پس مراقب اعدادی باشید که از گذشته گرفته شدهاند.
- پیشبینی و برونیابی: استفاده از دادههای موجود برای پیشبینی روندهای آینده. مانند نگاه کردن به آینه دید عقب برای حدس زدن جاده پیشِ رو است. به عنوان مثال، اقتصاددانان ممکن است از دادههای گذشته و فعلی برای پیشبینی رشد اقتصادی یا نرخ بیکاری استفاده کنند.
- مدلهای پویایی سیستمها: شبیهسازیهای پیچیده هستند که عوامل مختلف و نحوه تعامل آنها را در نظر میگیرند. آن را به عنوان یک زیستبوم (اکوسیستم) دیجیتال تصور کنید، جایی که تغییر یک عنصر میتواند کل سیستم را تحت تاثیر قرار دهد. یک مثال استفاده از «مدل پویایی سیستم» برای درک چگونگی گسترش یک بیماری همهگیر تحت شرایط مختلف، مانند تغییر در سیاستهای بهداشت عمومی یا عرضه واکسن است.
- شبیهسازی و بازی: سناریوهای آینده را به شبیهسازی یا بازی تبدیل میکنند. به افراد کمک میکند تا سیستمهای پیچیده را درک کنند و پیامدهای تصمیمهای خود را در یک محیط شبیهسازی شده ببینند. به عنوان مثال، راهبردشناسهای نظامی اغلب از بازیهای جنگ برای برنامهریزی و آمادگی جهت درگیریهای احتمالی استفاده میکنند.
ابزارهای کیفی
ابزارهای کیفی در آیندهپژوهی بر درک عناصر انسانی آینده متمرکز هستند- ارزشها، باورها و روایتهایی که نحوه تصور ما از آینده را شکل میدهند. این ابزارها کمتر درباره اعداد و ارقام هستند و بیشتر با دریافت دیدگاهها و ایدهها سروکار دارند.
- کارگاههای آینده: نشستهای هماندیشانه که در آن افراد گرد هم میآیند تا ایدههای خود در مورد آینده را به اشتراک بگذارند و توسعه دهند. مانند یک جلسه طوفان فکری است، ولی با تمرکز بر روی چشماندازهای بلندمدت. در یک کارگاه آینده، یک جامعه کوچک ممکن است گرد هم آیند تا درباره چگونگی پیشرفت شهرشان در چند دهه آینده، با در نظر گرفتن همه چیز از توسعه شهری گرفته تا اقدامات پایدار، بحث و برنامهریزی کنند.
- تحلیل تأثیر متقابل[v]: این روش بررسی میکند که چگونه رویدادهای مختلف آینده میتوانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند. مانند بازی دومینو است، اما با روندهای پیچیده اجتماعی و اقتصادی. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل اینکه چگونه پیشرفت در هوش مصنوعی میتواند بر صنایع مختلف، از مراقبتهای بهداشتی گرفته تا خودروسازی، تاثیر بگذارد.
- چرخ آینده[vi]: ابزارِ ترسیم پیامدهای بالقوه یک روند یا رویداد خاص است. شما با یک ایده اصلی شروع میکنید و سپس به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم میپردازید. کمی شبیه ترسیم یک درخت خانوادگی است، اما برای ایده. به عنوان مثال می توان به بررسی پیامدهای پذیرش گسترده وسایل نقلیه خودران، از تغییرات در طراحی شهری گرفته تا تأثیرات بر مشاغل مرتبط با رانندگی اشاره کرد.
ابزارهای یکپارچه
ابزارهای یکپارچه در آیندهپژوهی رویکردهای مختلف را ترکیب میکنند و به ایجاد درک جامعتر از آینده بالقوه کمک میکنند. این ابزارها با وصل کردن نقطهها بین عوامل و روندهای مختلف سروکار دارند.
- تجزیه و تحلیل STEEP: برای انجام این کار، باید به روندهای آینده از پنج منظر نگاه کرد: اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی. مثل این است که یک جفت عینک روی مسائل داشته باشید که دید منحصر به فردی از آینده به شما میدهد. به عنوان مثال، یک فناوری جدید مانند بلاکچین را از طریق این عینک تجزیه و تحلیل کنید تا تأثیر بالقوه آن را در حوزههای مختلف ببینید.
- تحلیل لایهای علی[vii]: عمیقاً به لایههای زیرین میپردازد که چرا ما با روشهای خاصی به آینده فکر میکنیم. از سطح (حروف) به علل سیستمی (نظامها)، سپس به جهانبینی و در نهایت به اسطوره/ استعاره حرکت میکند. این روش میتواند برای درک علل ریشهای یک مشکل اجتماعی، مانند انکار[viii] تغییرات آب و هوایی، با بررسی همه چیز از دادههای علمی گرفته تا روایتهای فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.
نسبت به سوگیریها آگاه باشید- اخلاق و آیندهپژوهی
اخلاق در مطالعات آتی یک حوزه حیاتی است که مسئولیت و تأثیر پیشبینی و شکلدهی آیندههای بالقوه را تشکیل میدهد. اغلب پیش میآید که تعصب و منافع شخصی در پیشبینیها و احتمالات خود را نشان میدهد. به همین دلیل است که با همه ابزارها باید بدانید که آنها فقط به اندازه فردی که این کار را انجام می دهد خوب هستند، بنابراین همیشه باید مفروضات و منابع را دوباره بررسی کنید: زیرا یک منبع مغرضانه منجر به یک فرضیه مغرضانه میشود، منجر به انتخاب مغرضانه میشود، منجر به یک احتمال مغرضانه، منجر به یک پیشبینی مغرضانه میشود.
- فنون و ابزارها همیشه کامل نیستند: هر موقعیتی نیاز به رویکرد متفاوتی دارد و دهها فن وجود دارد که برای نیازهای شما مناسب است. این مانند فناوری است: استفاده از هوش مصنوعی در همه جا منطقی نیست، فقط در جایی که منطقی است و مزایای آن بیشتر از معایب است. همین امر در مورد آیندهپژوهی نیز صدق میکند- عاقلانه انتخاب کنید زیرا نتایج متفاوتی خواهید گرفت.
- مسئولیت در پیشبینیها: وقتی آیندهپژوهان پیشبینی میکنند یا سناریوهای آینده را شکل میدهند، تأثیر قابل توجه دارند. چشمانداز آنها میتواند بر تصمیمگیریها در تجارت، دولت و جامعه تأثیر بگذارد. بنابراین ضروری است که به این پیشبینیها با احساس مسئولیت و درک تأثیر بالقوه کار خود نزدیک شویم. این شامل پرهیز از پیشبینیهای هشداردهنده یا بیش از حد خوشبینانه و تلاش برای سناریوهای متعادل و کاملاً تحقیق شده است. بیطرف بودن و دیدن پیچیدگی دادهها بسیار مهمتر از متخصص بودن در موضوع است.
- ملاحظات اخلاقی: فرآیند آیندهپژوهی اغلب شامل ایجاد فرضیات و انتخابهایی در مورد آنچه مطلوب یا نامطلوب است میباشد. این انتخابها میتواند ارزشها و سوگیریهای آیندهپژوهان را منعکس کند. بنابراین، تعامل با طیف متنوعی از دیدگاهها و شفاف بودن در مورد ارزشها و مفروضاتی که زیربنای کار فرد است، مهم است.
روندهای آینده در آیندهپژوهی و آینده پژوهی
درباره ابزارها و فنون مختلف بحث شد. بدیهی است که اینها نیز در معرض تغییر هستند و آیندهگرایی باید آینده آیندهپژوهی را در نظر بگیرد. همانطور که آیندهگرایی و آیندهپژوهی رو به تکامل میرود، چندین روند برجسته میشود که شیوه کار آیندهپژوهان را در درازمدت تغییر خواهند داد:
- نقش هوش مصنوعی و کلان داده: دسترسی روزافزون به دادههای کلان و پیشرفت در هوش مصنوعی، نحوه پیشبینی و درک روندهای آینده را تغییر میدهد. این فناوریها امکان مدلسازی پیشرفته سیستمهای پیچیده، از تغییرات آب و هوایی گرفته تا بازارهای اقتصادی را فراهم میکنند. همچنین «پلتفرمهای فناوری دولتی دیجیتال[ix]» که به خوبی طراحی شدهاند، بینش عمیقتری را در مورد پیامدهای سیاستها و اندازهگیری تأثیر آن بر اقتصاد یا جامعه ممکن میسازد.
- رایانههای کوانتومی و شبیهسازیهای پیچیده: مشکل بزرگ پیشبینی آینده، تعداد بسیار زیاد متغیرهایی است که در این پیشبینیها قرار میگیرند. از مردم، طبیعت، اقتصاد و بازارهای مالی گرفته تا محدودیتهای فیزیکی. متغیرهای زیادی وجود دارد، و به خصوص با رایانههای کلاسیک، چنین شبیهسازیهای گسترده محدود است. با ظهور فناوریهای کوانتومی، میتوان مدلهای جامع تر ایجاد کرد و شبیهسازیهای بهتر را امکانپذیر نمود. همچنین تأثیر زیادی بر طرز فکر ما در مورد سیستمهای پیچیده و تعاملات آنها خواهد داشت.
- رویکردهای میان رشتهای: در آینده شاهد همگرایی فزاینده حوزههای مختلف خواهیم بود. برای مثال، درک آینده مراقبتهای بهداشتی ممکن است به ترکیب بینشهای پزشکی، فناوری، جامعهشناسی و حتی اخلاق نیاز داشته باشد. رویکرد میان رشتهای درک ما از احتمالات آینده را پربار میکند، ولی درک آن برای یک فرد عادی دشوار است؛ زیرا باید همبستگیهای ورودی/ خروجی را در هر سیستم درگیر درک کند.
- آیندههای مشارکتی: روند رو به رشدی به سمت مشارکت طیف گسترده افراد در آیندهپژوهی وجود دارد. این رویکرد مشارکتی به دموکراتیک کردن فرآیند تجسم آینده کمک میکند و اطمینان میدهد این رویکرد تنوعی از دیدگاهها و ارزشها را منعکس میکند. در حالی که درک تصویر بزرگ[x] پیچیده است و تنها تعداد کمی این توانایی را دارند، بسیار خوب است که رویکردی چندرشتهای داشته باشیم و کارشناسان مناسب را در موقعیتهای مناسب قرار دهیم.
نتیجهگیری
در حالی که ابزارها و فنون زیادی برای آیندهگرایی و آیندهپژوهی وجود دارد، روشن است که نمیتوان به هر ابزاری که وجود دارد اشاره کرد. آیندهپژوهان با استفاده از طیف وسیع ابزارها- از تحلیل روند گرفته تا برنامهریزی برپایه سناریو و از ملاحظات اخلاقی تا کاربردهای دنیای واقعی- به دنبال برجسته کردن «احتمالات» هستند. این احتمالات همیشه بینشهایی (ارزشی) را برای افراد، کسبوکارها و دولتها ارائه میدهند، اما همیشه باید نحوه ایجاد این پیشبینیها را درک کنید. اما اغلب موانعی نیز وجود دارد- زیرا اگر از فرصتهای آینده اطلاع داشته باشید، اما عمل نکنید، یا حتی معمای نوآور[xi] را تجربه نکنید، فقط میدانید چه اتفاقی خواهد افتاد، اما با این دانش کاری انجام نمیدهید و در همان نقطه قبلی باقی خواهید ماند.
جانِ کلام: آیندهگرایی اهمیت نزدیک شدن به آینده با ذهنی باز، احساس مسئولیت و تعهد به شمول و ملاحظات اخلاقی را برجسته میکند. در دنیای پیچیده و به هم پیوسته کنونی، توانایی تفکر انتقادی و خلاقانه درباره آینده بیش از همیشه اهمیت پیدا کرده است. نویسنده در پایان تمرین فنونی مانند «اصول اولیه تفکر» را توصیه میکند.
[i] Benjamin Talin. (Nov 14, 2023). Futurism Tools and Future Studies Techniques explained from a Futurist.
https://morethandigital.info/en/futurism-tools-and-future-studies-techniques-explained-from-a-futurist/
[ii] Integrative
[iii] STEEP مخفف اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی (Social, Technological, Economical, Environmental, and Political) است.
[iv] Back-casting
[v] Cross-Impact Analysis
[vi] Futures Wheel
[vii] Causal Layered Analysis
[viii] Denial
[ix] Digital Government Technology Platforms
[x] Big pircture
[xi] Innovator’s dilemma