مرضیه فخرایی ؛ مسوول انتشارات آیندهپژوه
در نوشتار قبلی آیندهپژوهی اکتشافی را به عنوان نخستین رویکرد مهم در آیندهپژوهی مدرن معرفی کردیم و دیدیم در این رویکرد آیندهپژوهان با مطالعه عمیق و تکیه بر شواهد و دلایل علمی و معتبر میکوشند تصویری از آیندههای بدیل ارائه کنند.
در این میان افراد غیر متخصصی هم هستند که تلاش میکنند برداشتهای شخصی و نه علمی خود را از آینده به نام آیندهپژوهی به خورد مردم دهند. آیندهپژوهان این نوع آيندهپژوهی را که به طور عميق به موضوعات آينده نميپردازد، آيندهپژوهي عامهپسند[1] مينامند و آن را مورد انتقاد قرار ميدهند[ 1، ص224 ]. مخاطب این نوع آيندهپژوهي معمولا عامه مردم هستند و نتایج به دست آمده از آن هم علمی و قابل اثبات و اسناد نیستند.
آيندهپژوهي عامهپسند نهتنها تاثیر مثبتی در شناخت آينده ندارد، بلکه میتواند مردم را دچار خطاهای بزرگ کند.
سهيل عنايتالله کارهاي الوين تافلر مانند "شوک آينده" را مثالي از آيندهپژوهي عامهپسند ميداند و معتقد است با چنين نگاه اغراقآميزي درباره آينده ممکن است روزي را پیشبيني کنيم که رايانهها قادر به کنترل ذهن انسان باشند.[1، ص 226 ]
عقیل ملکیفر درباره نقائص این نوع آيندهپژوهي مینویسد:[2، ص41]
بسياري از آيندهپژوهان تلاش ميکنند تا از آيندهپژوهي عامهپسند فاصله بگيرند و به موارد ژرفتر، جديتر و حساستري بپردازند که ميتوانند در خلق آيندههاي معنادار براي بشريت، جوامع و سازمانها مفيدتر باشند. با اين همه دستاوردهاي آيندهپژوهي عامهپسند خريداران فراواني در سراسر دنيا دارد و هيچکس نميتواند اهميت آن را در شرايط کنوني ـ ناديده بگيرد.
نگاه برخی آيندهپژوهان عامهپسند که تنها به شناخت سطحي روندها و رويدادهاي احتمالي آينده بسنده ميکنند، چند خطر بزرگ دارد:
1. سطحينگري و ظاهربيني. موضوعات کاملا سطحي و ظاهري ديده ميشوند و ارتباط ميان موضوعات، رويدادها و روندهاي مختلف و نيز ريشه و دلايل آنها مورد بررسي قرار نميگيرد.
2. محدود شدن قدرت تفکر و تحليل در چارچوبهاي موجود. مردم ميآموزند که تنها در چارچوبهاي موجود و به شيوههاي متداول بينديشند و همه چيز را همانگونه ببينند که ديگران ميبينند. اين امر راه را بر تحليل دقيقتر و تفکر خلاقانه ميبندد.
3. پذيرفتن وضع موجود به عنوان واقعيتي انکارناپذير. وضع موجود همانطور که هست، به مثابه واقعيت پذيرفته شده و هيچ چيز مورد ترديد و سؤال قرار نميگيرد، انگار که همه روندها و موضوعات، چه مطلوب و چه ناملطلوب، حقايقي مسلم و انکارناپذيرند و هيچ تغييري در آنها امکانپذير نيست.
4. اغراقگويي و سادهانگاري درباره آينده. نتايج پيشبينيهاي عامهپسند را معمولا رسانههاي خبري و کتابها و نشريات عمومي و نهچندان علمي، در بوق و کرنا ميکنند و عامه مردم در گوشه و کنار به بحث درباره آن ميپردازند. موضوعات ناخوشايند، نوعي معضل بزرگ و لاينحل تلقي ميشوند و در موضوعات خوشايند هم بيش از حد اغراق ميشود. در واقع اين آيندهپژوهي اغلب با سادهانگاري و اغراق همراه است.
اما ثمره نهايي اين آيندهپژوهي را ميتوان در چند مورد زير خلاصه کرد:
1 . ايجاد فضاي بدبيني و ترس و يا خوشبيني افراطي نسبت به آينده. نتيجه اين نگاه نگراني و وحشت از موضوعات ناخوشايند آينده و يا خوشبينيهاي افراطي و اغراقاميز درباره پيشرفتهاي آينده است.
2. ايجاد احساس بيتفاوتي و انفعال در مقابل آينده. حاصل اغراق درباره موضوعات ناخوشايند آينده، چيزي جز احساس ناتواني و انفعال نيست.
3. تجسم و پيريزي آيندهاي همچون امروز. وقتي وضع موجود به عنوان واقعيت مسلم و انکارناپذير پذيرفته شده و از آن براي تصور و تصويرسازي از آينده استفاده ميشود، بديهي است که در بهترين حالت، آيندهاي همچون امروز در انتظار ما خواهد بود. ذهني که در چارچوب امروز اسير است، نميتواند آيندهاي متفاوت و مطلوب را تجسم و تصوير کند.
جهتدهی عامدانه به آينده هم از مشکلات مهم آیندهپژوهی عامهپسند است. قدرتهای حاکم با ترویج تصاویری از آینده که در جهت منافع و عقاید آنهاست، میکوشند آینده را به سود خود و نه لزوما در جهت منافع مردم جهت دهند.
رابرت یونگ با اشاره به این مطلب مینویسد:[3، ص 155]
در حال حاضر آينده به وسيله گروه کوچکي از مردم دنيا مورد استعمار قرار گرفته و شهروندان به سوي آيندهاي ميروند که توسط اين نخبگان شکل گرفته است. من معتقدم ما نبايد چشمبسته به سوي اين آينده برويم"
منابع
1. عنايتاله، سهيل (ويراستار)، "تحليل لايهاي علتها"، جلد اول، ترجمه مسعود منزوي، مركز آيندهپژوهي علوم و فناوري دفاعي، 1388
2. "اندیشگاه1: آیندهپژوهی: مبانی و رویکردها"؛ گرداوری سحر چکاوک، نشر آيندهپژوه، 1393
3. ريچارد اسلاتر و همکاران، "نوانديشي براي هزاره نوين"، ترجمه عقيل ملکيفر و همکاران، مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي،1390
[1] .Public Futuring